بهارسال 2008 اولین باری بود که به واشنگتن دی سی(Washington, D.C) رفتم، انبوه شکوفه های گیلاس من را مانند هر تازه واردی به این شهر بیش از ساختمان های تاریخی و مهم ان شگفت زده و متحیر کرد. معروف است که شهردار اوزاکی یوکیئو، در سال 1912، این درختان گیلاس را به عنوان هدیه گرانبها و زیبا به واشنگتنیها تقدیم کرده است. از همان زمان به بعد، واشنگتن با حدود 3 هزار درخت گیلاس مزین به شکوفههای صورتیرنگ، در فصل بهار به استقبال گردشگران میرود. به همین سبب و بهمنظور گرامیداشت ایجاد رابطه بین ایالات متحده و وژاپن نیز، همهساله جشنواره ملی شکوفههای گیلاس در فصل بهار برگزار میشود.
حال که این یادادشت را می نویسم، یاد سفرنامه استاد محمدعلی اسلامی ندوشن(۱۹۹۵)، در «گذاری دیگر به آمریکا و کانادا» در توصیف شهر واشینگتن دی.سی افتادم که می گوید که این شهریکی از آراستهترین شهرهای دنیاست، با ساختمانهای اُسطقسدار، سرسبزی و خوش قوارگی، به خصوص در فروردین که شکوفههای گیلاس غرق گل میشوند و رعونت (چشم انداز) بهاری از در و دیوار میبارد. با این حال، شهری است که هم چندان پاکیزه نیست و هم خیابانهایش چاله چولهدار هستند، و این گویا سرنوشت شهرهایی باشد که پایتختاند.( اسلامی ندوشن، محمدعلی. بازتابها (سفرنامه)، تهران: آرمان، ۱۳۸۳) .
اما بعد از سالها، در بازدید اخیرم از واشنگتن دیسی (2024)، متوجه شدم که این شهر در حال پوستاندازی است و به نظر میرسد که دیگر هر کسی نمیتواند در این شهر زندگی کند. تغییرات گستردهای در مناطق تاریخی مانند Shaw، H Street NE، و Columbia Heights دیدم که نشان از موجهای قوی اعیانسازی (Gentrification) در این شهر داشت. این مناطق، که پیشتر محل زندگی جوامع کارگری و اقلیتهای قومی بودند، اکنون به محلههایی با درآمد بالاتر تبدیل شدهاند.
در خبرها هم آمده بود که در سه دهه گذشته، شهرداری واشنگتن دیسی با مسائل و پروژههای مهمی در زمینه توسعه شهری روبرو بوده است. این مسائل و پروژهها نقش مهمی در شکلگیری و تحول شهر داشتهاند و برخی از آنها حتی تأثیرات ملی داشتهاند. ازمهمترین آنها بازسازی یا بهسازی مناطق مرکزی شهر (Urban Revitalization) است که از 1990 با هدف تبدیل این مناطق به مراکز فرهنگی، تجاری، مسکونی و اداری لوکس در قلب شهر آغاز شد و باعث جذب سرمایهگذاری و رونق اقتصادی در این مناطق گردید. به عنوان مثال، محلههای جدیدی مانند Navy Yard و Capitol Riverfront که قبلاً صنعتی یا نیمهصنعتی بودند، اکنون به واسطه توسعههای بزرگ مسکونی و تجاری به مراکز جدید شهری تبدیل شدهاند.
این بار به یاد گاوین مولر (2014) و مقاله او با عنوان «نئولیبرالیسم و اعیانسازی» افتادم، جایی که او واشنگتن دیسی را چنین توصیف میکند “واشنگتن دیسی نیز، مانند بسیاری از شهرهای دیگر، دو چهره دارد. از یک سو ما «واشنگتن» را داریم که شهره خاص و عام است. شهری با درخشش بناهای تاریخی ساخته شده از سنگهای مرمر سفید و جمعیتی از حرفهایها که برای چرخاندن چرخهای زنگزده حکومت از شهرهای دیگر به اینجا آمدهاند. از سوی دیگر اما «دیسی» را داریم. شهری که حسابش از حساب عملیاتهای جاری در ساختمانهای فدرال جداست و غالب اهالی آن را فقرا و سیاهپوستان تشکیل میدهند. همچنین بین این دو شهر جنگی نابرابر جریان دارد. در یک سوی این میدان نبرد، تازهواردهای ثروتمند همراه با متحدان محلیشان ایستادهاند و در سوی دیگر نیز اهالی کمدرآمد.”
گاوین مولر در همین مقاله در مورد پروژههای اعیانسازی واشنگتن دیسی یادآور میشود که “واقعیت این است که نخستین فاز اجرای پروژه اعیانسازی در واشنگتن دیسی بعد از شورشهای ناشی از ترور مارتین لوتر کینگ (1968) کلید خورد. در آن روزها بخش بزرگی از محلههای سیاهپوستنشین و از جمله مرکز شهر واشنگتن دیسی در آتش سوخت. ترس از شورش شهری باعث سقوط بازار املاک نیز شده بود. چنین وضعیتی راه را برای مشاورهای محلی املاک باز کرد تا توی گوش ملکهای ارزانشده بزنند. بعد از آن دلالها موفق شدند بانکها و حکومت محلی را نیز به همکاری با خودشان وادارند. آنها همچنین به اجتماعهای محلی، مثل بیمارستانها و مراکز نگهداری از بیخانمانها، قول مساعدت دادند. پرتاب مبالغی به صندوق شهردار واشنگتن دیسی برای کمک به انتخاب مجدد وی یا ترتیب دادن سفرهایی تفریحی برای اعضای شورای شهر ضامن اجرای پروژههای شهری سودآور و گرفتن وامهای به صرفه بود.” او نتیجه میگیرد که “به واسطه سرمایهگذاریهای کلان در دهه ۱۹۸۰، از جمله میلیونها سرمایهگذاری خارجی، شاخصهای معماری دیسی تغییر کرد. آلونکهایی که به عنوان دفترهای تجاری مورد استفاده قرار میگرفتند، جای خود را به مجموعه حیرتآوری از دفاتر تجاری در اطراف کاخ سفید دادند. در حال حاضر، ثروت منطقه در دست دار و دستهای است که زیر چتر «مرکز توسعه و کسبوکار دیسی» گردهم آمدهاند.”
در دهههای اخیر، پدیده اعیانسازی (gentrification) در واشنگتن دیسی سرعت بیشتری گرفته و منجر به تغییرات اجتماعی و اقتصادی گستردهای در بسیاری از مناطق شهری شده است. این روند باعث افزایش قیمت مسکن و جابهجایی جمعیتهای کمدرآمد گردیده است. به اعتقاد مولر، واشنگتن دیسی نمونهای مناسب برای بررسی توسعه ناموزون است که در شهرهای سرتاسر آمریکا دیده میشود. نابرابری در این شهر همیشه چشمگیر بوده است؛ ساختمانهای آن را به مدد نیروی کار بردهها ساختهاند. مولر بر این باور است که بالاترین نرخ شکاف طبقاتی بین ثروتمندان و فقرا در کل کشور، بر اساس آمارها، متعلق به واشنگتن دیسی است. اگرچه شهرداری از این روند اعیانسازی نیز منتفع میشود، اما این موضوع به یکی از چالشهای مهم مدیریت توسعه شهری تبدیل شده است. حال، بد نیست کمی مروری کلی بر وضعیت این شهر بیندازیم.
واشنگتن دیسی (Washington, D.C.) با وسعت 177 کیلومتر مربع و جمعیت 700 هزار نفری، دارای تراکم جمعیتی حدود 40 نفر در هر هکتار است. این شهر در سال 1791 به عنوان پایتخت ایالات متحده انتخاب شد و از سال 1800، پس از انتقال پایتخت از فیلادلفیا، به عنوان پایتخت آمریکا در نظر گرفته شد. “دیسی” به اختصار به منطقه کلمبیا (District of Columbia) اشاره دارد که در واقع به همان اندازه شهر واشنگتن و حومه آن است و وسعت چندان بزرگی ندارد. حریم این شهر مرزهای مشخص و ثابتی دارد و توسط ایالتهای مریلند و ویرجینیا احاطه شده است. این مرزها از زمان تأسیس شهر تغییر نکردهاند.
از نظر ترکیب جمعیتی، واشنگتن دیسی دارای جمعیت متنوعی است. بسیاری از ساکنان این شهر، گرچه از کارکنان دولتی، دیپلماتها و افرادی با پیشینههای مختلف فرهنگی تشکیل شدهاند، اما بیش از نیمی از ساکنان آن افراد عادی از نژادهای مختلف هستند. با این وجود، تنوع فرهنگی و نقش مهم دیپلماتیک شهر تأثیر بسزایی در تصمیمگیریهای شهری دارد.
این منطقه از آمریکا تحت نظارت کنگره قرار دارد و خارج از حاکمیت تمامی ۵۰ ایالت این کشور است، به همین دلیل واشنگتن دیسی نمایندگان رأیدار در کنگره آمریکا ندارد. از نظر مدیریت شهری و ساختاری، تفاوتهای قابل توجهی با دیگر شهرهای آمریکا دارد. این تفاوتها به دلیل موقعیت خاص حکومتی و اهمیت سیاسی واشنگتن دیسی به وجود آمدهاند. بر خلاف دیگر شهرها، با وجود اینکه واشنگتن دیسی شهردار و شورای شهر دارد، اما شورای شهر (D.C. Council) و شهردار باید برخی از تصمیمات خود را به کنگره گزارش دهند و کنگره میتواند برخی از این تصمیمات محلی را لغو یا تغییر دهد.
واشنگتن دیسی به دلیل جایگاه ویژه خود به عنوان پایتخت، دارای قوانین و مقررات خاصی است که برای حفظ امنیت و زیرساختهای کلیدی طراحی شدهاند. این شامل محدودیتهای ساختوساز و زونینگ، و همچنین قوانین سختگیرانهتری برای حفظ نظم و امنیت عمومی است. حضور گسترده ساختمانهای دولتی و سفارتها، نیاز به مدیریت و هماهنگی خاصی برای مسائل امنیتی و دیپلماتیک ایجاد کرده است
با وجود آنکه شهرداری و شورای شهر مسئولیت مدیریت امور شهری را بر عهده دارند، بسیاری از مسائل کلیدی مانند بودجه و قوانین محلی باید به تأیید کنگره برسد. این وابستگی به کنگره که در سایر شهرها مشاهده نمیشود، یکی از بزرگترین تفاوتهای مدیریت شهری واشنگتن دیسی با دیگر شهرهاست. اعضای شورا برای یک دوره چهار ساله انتخاب میشوند و انتخابات شورا معمولاً همزمان با انتخابات ریاستجمهوری و میاندورهای کنگره برگزار میشود. دوره ریاست شورا نیز چهار سال است و شهردار و رئیس شورا هر کدام از میان اعضای انتخاب شده از کل شهر انتخاب میشوند.
واشنگتن دیسی به عنوان پایتخت ایالات متحده، میزبان حکومت فدرال آمریکا و بسیاری از ساختمانهای مهم دولتی و ملی است. برجستهترین این ساختمانها در نزدیکی مرکز خرید ملی یا اطراف آن قرار دارند. از جمله این بناها میتوان به کنگره ایالات متحده (United States Capitol)که محل جلسات سنا و مجلس نمایندگان است و با گنبد بزرگ و معماری نئوکلاسیک خود نماد قدرت سیاسی آمریکا محسوب میشود، اشاره کرد. کتابخانه کنگره (Library of Congress)، دادگاه عالی ایالات متحده (Supreme Court of the United States)، کاخ سفید (The White House)، گالری ملی هنر (National Gallery of Art)، و موزه هولوکاست ایالات متحده (United States Holocaust Memorial Museum) ن نیزدراین شهر قرار دارند.
علاوه بر این، بناهای یادبود واشنگتن (Washington Monument)، یادبود لینکلن (Lincoln Memorial) که نمادی از آزادی و دموکراسی است، و یادبود جنگ جهانی دوم (World War II Memorial) از دیگر مکانهای مهم این شهر هستند. همچنین، موزههای Smithsonian National Mall، از جمله موزه ملی تاریخ آمریکا (National Museum of American History)، موزه ملی تاریخ طبیعی(National Museum of Natural History) و موزه هوا و فضا (National Air and Space Museum) دراین شهر قرار دارند.
واشنگتن دیسی میزبان ۱۷۷ سفارت خارجی است و مقر بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، سازمان کشورهای آمریکایی و سایر سازمانهای بینالمللی نیز در این شهر واقع شدهاند. علاوه بر این، بسیاری از بزرگترین انجمنهای صنعتی کشور، سازمانهای غیرانتفاعی و اتاقهای فکر نیز در واشنگتن دیسی مستقر هستند.
واشنگتن دیسی دارای مقررات ساخت و ساز بسیار سختگیرانهای است که شامل معیارهای محیطزیستی، کیفیت ساختمان، و طراحی شهری میشود. این مقررات به مدیریت بهتر توسعه شهری و کنترل رشد جمعیت کمک میکنند. طبق لایحه ایالتی H.R. 51، ساختمانهای فدرالی که بخش زیادی از شهر را اشغال کردهاند، متعلق به واشنگتن دیسی بوده و در شمار اموال دولت فدرال نخواهند بود. این مسئله باعث حفظ زمینهای با ارزش شهر شده است.
حریم حفاظتشده واشنگتن دیسی بهدلیل وسعت محدود خود، با قوانین و مقررات سختگیرانهای مواجه است که از گسترش بیرویه شهر جلوگیری میکند. این محدودیتها شامل قوانین زونبندی، حفظ بناهای تاریخی و فضاهای سبز و مقررات سختگیرانه در زمینه ارتفاع ساختمانها است. محدودیت ارتفاع به دلیل قانون “Height of Buildings Act of 1910” وضع شده است. هدف این قانون حفظ نمای تاریخی و معماری کلاسیک شهر و جلوگیری از سایهانداختن بر ساختمانهای مهم دولتی است.
واشنگتن دیسی یکی از گرانترین شهرهای ایالات متحده محسوب میشود. هزینههای بالای مسکن، مواد غذایی، و خدمات، زندگی یا مهاجرت به این شهر را برای افراد با درآمد پایین دشوار میکند. این وضعیت نوعی غربالگری اقتصادی ایجاد کرده که موجب میشود افراد با توانایی مالی بالاتر، بیشتر در این شهر سکونت کنند. گرچه تلاشهایی برای افزایش مسکن مقرونبهصرفه صورت گرفته، کمبود مسکن با قیمت مناسب، بهویژه در مناطق مرکزی شهر، همچنان مشکلساز است. این امر میتواند بهطور غیرمستقیم، افراد با درآمد پایینتر را به حومه شهر یا مناطق اطراف سوق دهد.
از نظر ترکیب جمعیتی، واشنگتن دیسی دارای تنوع بالایی است. ساکنان این شهر، علاوه بر کارکنان دولتی و دیپلماتها، شامل افرادی با پیشینههای مختلف فرهنگی نیز میشوند. در حالی که بیش از نیمی از ساکنان، افراد عادی از نژادهای مختلف هستند، این تنوع فرهنگی و نقش دیپلماتیک شهر تأثیر بسزایی در تصمیمگیریهای شهری دارد. در نتیجه، گرچه کنترلی مستقیم و اجتماعی بر این که چه کسانی میتوانند در واشنگتن دیسی زندگی کنند، وجود ندارد، عوامل اقتصادی، زونبندی، کیفیت زندگی، و محیط سیاسی و اجتماعی بهطور غیرمستقیم بر ترکیب جمعیتی شهر تأثیر میگذارند. این عوامل تعیین میکنند که چه نوع افرادی جذب این شهر میشوند و در آن زندگی میکنند.
باید اذعان کرد که فرآیند اعیانسازی (Gentrification) به سیاستی جهانی تبدیل شده و در بسیاری از شهرها و پایتختهای قدیمی جهان به اجرا در میآید. اعیانسازی، گرچه از منظر توسعهدهندگان با بهبود زیرساختها، افزایش ارزش ملک و جذب ساکنان جدید با درآمد بالا همراه است، میتواند تأثیرات گستردهای بر محلههای مختلف داشته باشد. این فرآیند ممکن است برای برخی ساکنان مزایایی مانند افزایش ارزش املاک و توسعه اقتصادی محله به همراه داشته باشد، اما برای برخی دیگر مشکلات جدی ایجاد کند.
از یک سو، اعیانسازی میتواند به بهبود زیرساختها، ایجاد مشاغل جدید، و افزایش فعالیتهای فرهنگی، هنری و اجتماعی در محله کمک کند. از سوی دیگر، ورود سرمایهگذاران و توسعهدهندگان به محلههای قدیمی، به طور معمول منجر به افزایش قیمت مسکن و اجارهبها میشود که این مسئله میتواند فشار اقتصادی زیادی بر ساکنان قدیمی و کمدرآمد وارد کند. در نتیجه، بسیاری از ساکنان قدیمی مجبور به ترک محلههای خود میشوند، و این جابجایی میتواند به از دست رفتن هویت تاریخی و تنوع فرهنگی این جوامع منجر شود.
در حالی که چپگرایان اعیانسازی را به عنوان تصرف محلههای فقرا توسط طبقه متوسط میبینند و از تغییرات اجتماعی و اقتصادی آن نگران هستند، لیبرالها این فرآیند را مترادف با «نوسازی» محلههای قدیمی و آسیبدیده میدانند و معتقدند که این تغییرات میتواند به بهبود شرایط زندگی و کاهش خشونت در این مناطق کمک کند. با این حال، ایدههای توسعه پایدار مانند ترکیب فضاهای شهری به جای جداسازی آنها، و توجه به ترافیک عابران پیاده و کسبوکارهای محلی، معمولاً در مناطق اعیانسازیشده نادیده گرفته میشود.
در مجموع این تضادهای اجتماعی و اقتصادی میان ساکنان جدید و قدیمی میتواند به تنشها و کاهش همبستگی اجتماعی در محله منجر شود و در نهایت به افزایش نارضایتیها در این گونه محلات دامن بزند.