به طور کلی گسترش فضاهای مشاع یا عمومی در سطح شهر میتواند برای ساکنین دست آوردهای خوبی داشته و نشاط و سر زندگی را به ارمغان آورد. در سطح شهر شوربختانه بسیاری از فضاهای عمومی توسط بخش خصوصی اشغال شده یا به تصرف آنها در آمدهاند. برای مثال شاهد افزایش مجموعه های تجاریی خصوصی یا نیمه خصوصی در قالب اجتماعات دروازه دار(gated communities ) هستیم. اما برخی از این فضاها در مناطق مسکونی هستند. اگر فضاهای اشتراکی در مجتمعهای مسکونی در قیمت تراکم محاسبه شود، این فضاها به تدریج کوچک و کوچکتر میشوند. به همین سبب فضاهای مشاع در ساختمانهای بلند مرتبه که در گذشته هنگام ساخت مشمول تراکم نمیشدند مشاعاتی همچون استخر، سونا، راه پله فراخ ، پشت بام و لابیهای بزرگ وجود دارد و در بعضی از آنها کتابخانه و سالن اجتماعات و مهدکودک برای استفاده ساکنان نیز ساختهاند. این مشاعات در سالهای اخیر در محاسبات فروش تراکم لحاظ شدهاند که به دنبال آن سازندگان در راستای کوچک شدن این فضاها گام برداشتند.
دوران کرونایی سبب شد تا بیش از پیش متوجه نیاز مردم به استفاده از فضاهای باز و نیمه باز مانند حیاط خلوت ها و لابی ها شویم. اما وقتی که طبقه همکف ساختمانها، طبق ضوابط به پارکینگ اختصاص داده میشود، حق داشتن فضای عمومی را از ساکنین سلب کردهایم. اگر ضوابط به سمتی برود که این مشاعات جزو تراکم محسوب نشوند و سازندگان به ایجاد بیشتر این فضاها تشویق شوند، کیفیت زندگی مردم در صورت محدودیت دسترسی به فضاهای عمومی نیز افزایش مییابد.
اقدامی که سازندگان را به ساخت بام سبز تشویق کرده تا پشت بام را به یک فضای مشاعی قابل استفاده برای ساکنان تبدیل کند، اقدامی مناسب از طرف شهرداری است ولی کافی نیست. و با توجه به کمبود آب و همین طور فرهنگ آپارتمان نشینی و بحثهایی که در مورد مزاحمتهای احتمالی و اشراف به همسایگان پیش میآید، احتمالا این اقدام آن طور که باید و شاید نتواند در ایران به منصه ظهور رسیده و نمود واقعی چندانی داشته باشد.
انتظار میرود که شهرداری بتواند راههای دیگری را برای ایجاد فضاهای مشاعی در طبقات همکف برای ساکنان لحاظ کند. اگر به ساختمان های بلند مرتبه قدیمی مانند آاسب، سعدی و اسکان مراجعه کنید متوجه فضاهایی میشوید که امکان گذران اوقات فراغت برای سالمندان و بازی کودکان یا پیادهروی و تعامل ساکنان فراهم میکنند. هنگامی که ساختمانها را در کنار یکدیگر به صورت واحدهای پنج شش طبقه میسازیم، این فضاها از بین میروند. با این تفاسیر شاید گسترش بلندمرتبهسازی که باعث ایجاد فضاهای مشاعی بیشتری میشوند باید بیشتر در دستور کار قرار گیرد و در برخی مناطق توصیه شود و مشوقها برای ایجاد این ساختوسازها نیز افزایش یابند. این سیاستها باعث میشود که شهرداری با در نظر گرفتن اقتصاد زمین برای سازندگان مشوقهایی را ایجاد کرده و سازندگان نیز ایجاد فضاهای مشاعی را در ساختمان گسترش دهند. در این صورت فضای رفاه و آسایش برای ساکنین به وجود آمده و ساختمانها صرفا به یک فضای سکونت و پارکینگ محدود نخواهند شد.