“ابوترابی فرد نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه منطقه امام حسین (ع) تهران نیازی جدی به اجرای طرح پیاده راه آئینی داشت، گفت: هم اکنون طرح مناسبی در این منطقه درحال اجرا است و پیگیری این پروژه یک قدم بزرگ در جهت توسعه شهر و آبادانی و عمران پایتخت به شمار می رود.” (شهرنوشت، مورخ 30 مهرماه 91)
اشتیاق بی امان شهرداری تهران به ایجاد پیاده راه [1] و اهمیت دادن به پیادگان بعد از چند دهه بی وقفه ساخت و گسترش خیابانها و اتوبانها برای حرکت روان تر اتومبیل ها، بدون شک مورد تحسین و تقدیر است. بنظر می آید شعار «پیادگان مهمتر از سواره اند» حالا دیگر به یکی از اهداف عمده شهرداری تهران حداقل در بخشی از شهر تهران تبدیل شده است و رنگ و بوی اجرایی و جدی بخود می گیرد. اما باید توجه داشت که همانطور که در گذشته با الویت دادن به حرکت سواره و پهن کردن خیابان ها به نفع اتومیبل تفریط کردیم و خواست مردم را در نظر نگرفتیم، بار دیگر اشتباه گذشته را بنوعی دیگر تکرار نکنیم.
هر خیابانی نمی تواند هر عملکردی را ما بخواهیم انجام دهد. همچنانکه بعنوان مثال نمی توان خیابان انقلاب را در جایی دیگر به سادگی ایجاد کرد. حافظه تاریخی شهروندان تهرانی و حتا در سطح ملی است که هویت و تداوم خیابان انقلاب را ماندگار کرده است. سالهاست که این خیابان با نام کتاب و فرهنگ عجین شده است. بدین جهت ایجاد و مقبولیت خیابان یا پیاده راهها در مراکز شهرهای جهان اتفاقی نیست و با برنامه و حساب وکتاب است .
پیاده راههای ایجاد شده در چند دهه اخیر در جهان، معابری مختص پیادگان هستند که با فضاهای شهری ترکیب شده، در مقیاس همه شهر عمل کرده و به واسطه پتانسیل خاص، فعالیت وجاذبه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، بالاترین حد تعاملات اجتماعی را داشته و بطور معمول در مراکز عمده پر تراکم شهری که دارایمراکز خرید عمده تجاری متنوع بوده و بیشتر مورد استفاده عموم مردم قرار می گیرند، ایجاد می شوند. بعبارتی کاربران و ساکنین اولیه خیابانها با توجه به پیشینه فرهنگی و اجتماعی خیابانها هستند که به این خیابانها مراجعه می کنند. بنابراین عملکرد خیابانها با ساکنین و کاربران آن تعریف می شود و آنها هستند که می توانند بگویند شکل طراحی جدید چگونه باشد. بدون مشارکت و همکاری آنها نمی توان امیدی به موفقیت تغییراتی که ما اعمال می کنیم، داشت.
با وجود آنکه بیشتر از هر کسی دیگر طرفدار گسترش پیاده در شهر می باشم، اما به عنوان یک کارشناس شهرسازی آشنا به موضوع پیاده هر چه جستجو کردم، شاخص های شناخته شده جهانی برای ایجاد پیاده راه در حد فاصل محور میدان امام حسین تا میدان شهدا را نیافتم. به گفته دکتر شوشتری مدیر عامل سازمان زیباسازی شهرداری تهران از 389 باب مغازه در خیابان 17 شهریور ، ۳۸ باب آن کار فروش خودرو، ۱۲ باب فروش موتورسیکلت و ۸ باب آن خدمات جانبی اتومبیل را انجام میدهند و بقیه مغازهها نیز در زمینههای دیگری فعالیت میکنند. بگفته ایشان قرار است، زمینه فعالیت این مغازهها نیز برای هماهنگی با فضای پیاده راه، که قرار است به مکانی فرهنگی تبدیل شود، تغییر کند.[2] . همچنین بگفته آقای مهندس چمران رئیس شورای اسلامی شهر تهران و با استناد به توضیحات مشاور طرح به “دلیل تقدیس و بار ارزشی بالایی که این محور دارد و به این دلیل که کار فرهنگی آئینی به خوبی در این مسیر قابل اجرا نیست گزینه ساخت پیاده راه انتخاب شده است”.[3] اما ایشان در مخالفت با این اقدام می افزاید مديريت شهري مي خواهد اين طرح را به بهانه مراسم هاي آئيني و مذهبي اجرايي كند. اولا این مسیر در گذشته،خندق بوده و کمتر بعنوان مکانی فرهنگی بشمار می رفته و همچنین “نمي توان براي هياتهاي مذهبي تعيين كرد، كجا سينه بزنند و چه رسوماتي را رعايت كنند. پياده راه ميدان امام حسين(ع) تا ميدان شهدا هيچگاه محل تجمع هيات هاي مذهبي نبوده و آنها هرگز مقابل كارخانه مشروب فروشي سابق سينه نخواهند زد “.[4]
در تاریخ شهرسازی آمده است که یکی از نمونه های بارز شهرسازی مدرن ساخت شهر جدید شاندیگار [5]است که توسط لوکوربوزیه در هند صورت پذیرفت. بگفته دکتر مسعود(1386)، ایالت پنجابدرسال1947 میلادی وقتی بینپاکستانوهندوستانتقسیمشد،پایتختقدیمیپنجاب،یعنیشهر لاهوردرقلمروپاکستان قرارگرفتومقررشدکهبرایپنجابشرقیپایتختجدیدیساخته شود. محلاینپایتختجدیددردامنهیهیمالیاونزدیکروستایی بهنام شاندیگار انتخابگردید. درسال1950 میلادی،تهیهیطرحنقشهیعمومیاینشهربهعهدهی لوکوربوزیه واگذارشد. لوکوربوزیه درآنزماناز رهبرانبرجستهیجنبش شهرسازیمدرنمحسوبمیشد که بعدهابه همین خاطر درمعرضانتقاداتجدیقرار گرفت [6].
برنارد هورکاد جغرافیادان فرانسوی که با مسایل شهری آشنایی زیادی دارد و تهران را بهتر از بسیاری از ما می شناسد در اهمیت موضوع مشارکت در تهیه و اجرای طرحها معتقد است که عدم مشارکت مردم، ممکن است موجب شکست طرح خوب شهری شود. او می افزاید که شهر شاندیگار پایتخت ایالت پنجاب که توسط لوکوربوزیه طراحی و ساخته شد، دارای میدانی وسیع و تاریخی به عنوان مرکز سیاسی – اجتماعی شهر است که اطراف آن را ساختمانهای مهم احاطه کرده اند، اما هیچ رهگذری از این میدان عبور نمی کند و اکثرا خالی است. مردم از دور بر این میدان، از زیر سایه درختان و کوچه های باریک پشت ساختمانها رفت و آمد می کنند. چرا که این چنین میدانی با فرهنگ و نیارهای شهر همخوانی نداشته است. او نتیجه می گیرد که هیچ طرح و یا سیاست شهری نمی تواند از کارایی لازم به نحوی به اهداف مورد نظر خود دست یابد، مگر آنکه ساکنان آن، شهر را از خود دانسته و در به ثمر رسیدن آن مشارکت و همکاری داشته باشند.[7]
در همین ارتباط به مقاله خانم مونا لواسانی بنام پیاده راه 17 شهریور : تشخیص کارشناسی یا … ؟ از سایت نظر آنلاین را مطالعه نمایید
مطلب مرتبط :
پیادهراه آیینی 17 شهریور، دوباره خیابان شد؟!
[1] –Pedestrian Mall or Street
[2]– همشهری انلاین مورخ 9 آبان 91: پیاده راه ۱۷ شهریور تا ۲۰ روز دیگر آماده میشود
[3]– روزنامه انتخاب مورخ 22 مهرماه 91:چمران: چرا بین میادین شهدا و امام حسین، تبدیل به پیاده راه شده؟/ قالیباف: این طرح پشتوانه یک دهه کار مطالعاتی را دارد
[4]– روزنامه کیهان مورخ 27 اردیبشت 91: :پياده راه سازي ميدان امام حسين(ع) در شوراي شهر جنجال برانگيز شد
[5] – Chandigarh
[6]مسعود، محمد ( 1386)، برنامهریزیراهبردیتوسعه یشهری،بخش8، بررسیتحولاتبرنامهریزیشهریدرکشورهایدرحال توسعه، نشریهیفنیتخصصی سازماننظاممهندسیساختماناستان اصفهان ، صص 17-21، دورهسوم،اردیبهشت خرداد 1386،شمارهیپیاپی146 و 147
[7]– برنارد هورکاد، 1385، شهرنگار 36، صص 114-117