احیای محله در قالب fifteen minute city
سالهاست درمیان صاحب نظران شهرسازی و معماری بر سر مفهوم محله بحث و جدل است. برای بسیاری از ما که در محله های قدیمی زندگی یا درباره آنها خوانده ایم، زیست دوباره در این محلات قدیمی شاید نوعی آرزو و خیال باشد. مدیریت شهری به خصوص در تهران در چند دهه اخیر تلاش کرد تا موضوع محله و محله محوری را حیات تازه ای بخشد و آنها را به نوعی احیا کند که در این راه توفیق چندانی بدست نیاورد. به نظر می رسد با دنیای مدرن و سبک زندگی نوین امروزی، کانسبت محله و محله محوری دگربار تحقق پذیر نباشد هرچند که زندگی در محلات قدیمی برای بسیاری از ما ممکن است به یک خاطره شیرین تبدیل شده باشد. حال باید پذیرفت نمی توان در گذشته متوقف ماند، چرا که نوستالژی محله های قدیم دیگر با سبک زندگی جدید سازکاری ندارد. هرچند در ادبیات شهرسازی ما در ایران بر این مفهوم فرهنگی و اجتماعی که وابسته به سبکی از زندگی گذشته است هنوزهم از سوی برخی پافشاری می شود.
ایده “شهر 15 دقیقهای” (minute city-15) گرچه خیلی شبیه مفهوم محله می باشد اما یک رویکرد نوآورانه و پایدار در برنامه ریزی و توسعه شهری است که میتواند کیفیت زندگی در شهرها را به طور قابل توجهی بهبود بخشد. از ویژگیهای اصلی پروژه “شهر 15 دقیقهای” دسترسی به خدمات اساسی، کاهش وابستگی به خودرو، تقویت جامعه محلی و انعطاف پذیری آن است و تحقق آن وابسته به زیرساختهای متعددی است تا شهروندان بتوانند تمام نیازهای روزمره خود را در فاصلهای کوتاه ازمحل زندگی خود با پیادهروی، دوچرخهسواری یا حمل و نقل عمومی تأمین کنند. با این حال، موفقیت آن به تعهد جدی شهرداریها، همکاری میان بخشهای مختلف جامعه، و توجه به چالشها و نیازهای محلی بستگی دارد.
در حقیقت می توان گفت که مفهوم شهر 15 دقیقهای نسخه بهروزرسانی شده همان تفکری است که از قبل پشت برنامهریزی محلهها بود. سابقه این موضوع به دهه 1920 برمی گردد، زمانی که کلارنس پری دیدگاه خود را برای واحد همسایگی در امریکا معرفی کرد. پری واحد محله را به عنوان چارچوبی برای برنامه ریزان برای ایجاد محله های موفق و مستقل در شهرهای تازه صنعتی شده توسعه داد. مفهوم او با انواع اصول طراحی اجتماعی و فیزیکی برای ترویج یک سبک زندگی جامعه محور پیوند خورد. سالها بعد ابنزرهاوارد نیز با جنبش باغ شهرهای خود رویکرد مشابهی را اتخاذ کرد. او براهمیت فضاهای باز و پارک های عمومی تمرکز بیشتری داشت، اصولی که سپس به برنامه شهرهای جدید دهه 1940 وارد شدند. هنگامی که اولین طرح لندن در سال 1943 تهیه شد براین مفهوم از روستاهای شهری متمرکز شد که رشد شهری و توسعه زیرساختی در سراسر شهر را کنترل کند. هدف از ایجاد باع شهرها ایجاد جوامع و فرصتهای اقتصادی دور از مرکز شهر و در عین حال جلوگیری از گسترش شهری که پس از ظهور خودرو رخ میداد، بود که عملا به نتیجه نرسید.
اما ایده “شهر 15 دقیقهای” در سالهای اخیر به عنوان یک مدل طراحی شهری مدرن و پایدار مطرح شده است. این ایده در برخی از شهرها بیشتر در مورد احیای مجدد و رسیدگی به چالشهای اجتماعی و اقتصادی پس از کووید 19 مورد بررسی و پذیرش قرار گرفته است. درچندسال گذشته، چندین شهرجهان از جمله پاریس، بارسلون و ملبورن اقدام به پیادهسازی ایده شهر 15 دقیقهای کردهاند. آن هیدالگو، شهردارکنونی پاریس یکی از پیشگامان اجرای این ایده در سطح جهانی است. او در تلاش است تا پاریس را به یک “شهر 15 دقیقهای” تبدیل کند. برنامههای او شامل توسعه مسیرهای دوچرخهسواری، افزایش فضای سبز و ایجاد مناطق خالی از خودرو است. بارسلونا سالهاست ایده “سوپربلوکها” (superblocks model) را دنبال می کند و به دنبال ایجاد مناطق خودکفا و کاهش ترافیک در محلههای مسکونی است. این مناطق به نحوی طراحی شدهاند تا تردد خودروها محدود شده و فضای بیشتری برای عابران پیاده و دوچرخهسواران فراهم شود. همچنان که ملبورن در استرالیا ، برنامههایی برای ایجاد محلههای 20 دقیقهای (20-minute neighbourhoods) دارد که مشابه مفهوم شهر 15 دقیقهای است. هدف این برنامه، ایجاد دسترسی آسان به خدمات اساسی در نزدیکی محل زندگی ساکنان است.
ایده “شهر 15 دقیقهای” برای اولین بار در سال 2016 به طور رسمی از طرف یکی از مشاوران شهری (معمار فرانسوی) بنام کارلوس موریانو استاد دانشگاه سوربن، به عنوان پاسخی به چالشهای زندگی شهری مدرن مطرح شد و به سرعت توجه زیادی در سطح جهانی به خود جلب کرد.. این مفهوم در ابتدا در پاریس تحت عنوان “15Minute City” به صورت جدی و عملی در شهرداری پاریس مورد توجه قرار گرفت و به ویژه در دوران مدیریتی آن هیدالگو شهردار کنونی پاریس در شهرداری پاریس تقویت شد. هدف اصلی این بود که ساکنان شهر پاریس بتوانند نیازهای روزمره خود را در فاصلهای کوتاه از خانه تأمین کنند و به استفاده کمتر از خودروشخصی به بهبود کیفیت زندگی شهری برسند.
از ویژگیهای اصلی پروژه “شهر 15 دقیقهای” دسترسی به خدمات اساسی، کاهش وابستگی به خودرو، تقویت جامعه محلی و انعطاف پذیری شهری است. این مفهوم براین اصل استوار است که هر شهروند باید بتواند در فاصله 15 دقیقهای از خانه خود به خدمات اساسی مانند مدارس، مراکز درمانی، فروشگاههای مواد غذایی، پارکها و امکانات تفریحی دسترسی داشته باشد. این ایده بر استفاده از حمل و نقل عمومی، پیادهروی و دوچرخهسواری به جای استفاده از خودرو شخصی تأکید میکند که نه تنها به کاهش ترافیک و آلودگی هوا کمک میکند، بلکه به بهبود کیفیت زندگی و سلامت عمومی نیز منجر میشود. بدون شک ایجاد شهر 15 دقیقه ای به ایجاد فرصتهای اجتماعی و اقتصادی در نزدیکی محل زندگی افراد و به تقویت حس جامعه و انسجام اجتماعی کمک میکند و در این بستراز فعالیتهای محلی و کسبوکارهای کوچک حمایت میکند. به بسیاری این امکان را میدهد که بیشتر وقت خود را در محیطهای محلی بگذرانند. درنهایت با توجه به اینکه شهرهای 15 دقیقهای براساس انعطافپذیری و تطبیقپذیری در برابر تغییرات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی طراحی میشوند، این شهرها را قادرمی سازد تا به سرعت به نیازها و تغییرات جدید پاسخ دهند. تصویر زیر ایده ای از شهر 15 دقیقه ای را نشان می دهد.
گرچه مفهوم “شهر 15 دقیقهای” شباهتهایی با محلههای قدیمی دارد، اما تفاوتهای مهمی نیز بین آنها وجود دارد. از جمله می توان گفت که شهر 15 دقیقهای بر اساس برنامهریزی دقیق و هدفمند شهری و با توجه به تحلیل دادههای شهری، مشارکت جامعه و استفاده از بهترین شیوههای طراحی شهری ایجاد میشود. درمقابل، محلههای قدیمی اغلب به صورت نتیجهی فرآیندهای تاریخی و اجتماعی طبیعی (ارگانیک) و بدون دخالت مستقیم برنامهریزان شهری درگذشته شکل می گرفتند. شهر 15 دقیقهای یک مدل منعطف است که میتواند با نیازها و شرایط متغیر جوامع مدرن تطبیق یابد و در پاسخ به نیازهای جدید، مانند تغییرات در سبک زندگی و کار از راه دور نیز تغییر کند. در حالیکه محلههای قدیمی به شکل کنونی مطرح نبوده و شکل آنها بیشتر از ضرورتهای زندگی روزمره جوامع محلی نشأت میگرفتند و کمتر با نیازهای کنونی تطبیقپذیر بوده و بدین جهت همواره نیاز به بازنگری یا نوسازی داشتند. در این باره به چند شباهت و تفاوت عمده دیگر بین این دو اشاره می کنم:
- اگر نخست بخواهیم به شباهت های این دو بپردازیم می توان گفت که شهر 15 دقیقهای و محلههای قدیمی هر دو بر دسترسی محلی و تقویت زندگی اجتماعی تأکید دارند گرچه از لحاظ اهداف طراحی متفاوتاند. هم محلههای قدیمی و هم شهر 15 دقیقهای بردسترسی آسان به خدمات و امکانات روزمره درنزدیکی محل زندگی تأکید دارند. در محلههای قدیمی، مغازهها، مدارس، مراکزمذهبی و دیگر امکانات مورد نیازاغلب در فاصله کمی از خانهها قرار داشتند، که مشابه هدف شهر 15 دقیقهای است. هر دو مفهوم به تقویت ارتباطات اجتماعی و حس تعلق به جامعه اهمیت میدهند. در محلههای قدیمی با توجه به جمعیت کم آن، مردم اغلب همدیگر را میشناختند و روابط اجتماعی قویتری داشتند، که این ویژگی در شهر 15 دقیقهای نیز از طریق فضاهای جمعی قابل دسترس همگان مورد توجه طراحان است. در محلههای قدیمی، به دلیل تراکم پایینتر و نزدیکی امکانات، نیازی به استفاده از خودرو برای انجام امور روزمره نبود، که این ویژگی نیز در شهر 15 دقیقهای با تأکید بر پیادهروی، دوچرخهسواری و حمل و نقل عمومی مشاهده میشود.
- این دو رویکرد تفاوتهای عمدهای در زمینه طراحی، اهداف و سازگاری با شرایط مدرن دارند. شهر 15 دقیقهای یک رویکرد مدرن و برنامهریزی شده به توسعه شهری است که به چالشهای امروزین سبک زندگی مدرن پاسخ میدهد، در حالی که محلههای قدیمی نتیجهی فرآیندهای تاریخی و اجتماعی طبیعی در جامعه بودند. محلههای قدیمی به طور طبیعی و بدون برنامهریزی شهری بر اساس نیازها و ساختارهای اجتماعی زمان خود شکل می گرفتند و با مرور زمان تغییر چندانی نمی یافتند. در مقابل، شهر 15 دقیقهای یک مفهوم مدرن است که به طور خاص برای پاسخگویی به چالشهای شهری معاصر مانند تراکم جمعیت، آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی طراحی شده است و انعطاف پذیر می باشند. همچنین پروژه شهر 15 دقیقهای بر اساس زیرساختهای مدرن مانند حمل و نقل عمومی پیشرفته، شبکههای دوچرخهسواری گسترده، و خدمات دیجیتال بنا شده است و به طور خاص به کاهش اثرات زیستمحیطی، کاهش مصرف انرژی، و توسعه پایدار توجه دارد. در حالی که محلههای قدیمی چنین امکاناتی نداشتند و بیشتر به زیرساختهای سنتی متکی بودند.
با وجود مزیت های نسبی شهر 15 دقیقه ای باید اذعان کرد که ایجاد آن نیز با چالشها و نقدهایی روبرو می باشد. با توجه به اینکه بسیاری از شهرهای کنونی به شکلی طراحی شدهاند که براساس استفاده گسترده از خودرو و زیرساختهای آن متمرکز شده اند، لذا تغییر این ساختارها به سمت یک شهر 15 دقیقهای نیازمند سرمایهگذاری عظیم و بازنگری در سیاستهای شهری است. برخی از مناطق شهری ممکن است به طور طبیعی از این تغییر بهرهمند شوند، در حالی که مناطق دیگر ممکن است همچنان از خدمات ضروری محروم باشند. این مسئله نیازمند برنامهریزی دقیق و حمایتهای هدفمند است. تغییر در الگوهای زندگی و کار برای بسیاری از مردم ممکن است چالشبرانگیز باشد و نیاز به آموزش و آگاهیرسانی عمومی برای پذیرش این تغییرات ضروری است. این بدان معناست که برخی از مناطق ثروتمندتر از سایرین هستند و ممکن است به منابع بیشتری دسترسی داشته باشند. به همین دلیل است که ارزیابی هر منطقه یا محله با خدمات و زیرساخت های خاص خود و همچنین ترکیب اجتماعی منحصر به فرد خود انجام می شود. به ناچار، یافتن راههایی برای بهبود کیفیت زندگی در منطقه محلی و همچنین ارائه پیوندهای آن به شهر بزرگتر برای دسترسی به مشاغل و خدمات عالی، مانند آموزش عالی و امکانات سرگرمی، حیاتی است.
برای ایجاد شهر 15 دقیقه ای اقدامات زیر ضروری است:
- اولین گام ایجاد زیرساخت های حمل و نقل مناسب و ایمن برای همگان است . پیادهروهای گسترده، هموار و بدون مانع که امکان پیادهروی ایمن و راحت را برای همه گروههای سنی و تواناییها فراهم کنند. طراحی پیادهروها باید شامل رمپها، چراغهای عبور عابرپیاده و فضای مناسب برای حرکت کالسکه و ویلچر باشد. همچنین ایجاد و توسعه شبکههای گسترده و ایمن مسیرهای دوچرخهسواری که به مناطق مختلف شهری متصل باشند. این مسیرها باید جدا از مسیرهای خودروها و عابران پیاده باشند تا امنیت دوچرخهسواران تضمین شود و درنهایت خطوط حمل و نقل عمومی دسترس پذیر و همپیوند از جمله اتوبوس، تراموا و مترو که به راحتی به محلهها و مناطق مختلف متصل شده و دسترسی آسان به خدمات و امکانات شهری را فراهم کنند. خدمات حمل و نقل عمومی باید به صورت منظم و با ایستگاههای پراکنده در سراسر شهر قابل دسترس عموم باشد.
- توسعه فضاهای عمومی و فضای سبز و مراکز تجمع و فعالیتهای اجتماعی از جمله ایجاد و نگهداری از پارکهای محلی و فضای سبز کوچک در نزدیکی محلهها که مردم بتوانند برای تفریح، ورزش و استراحت از آنها استفاده کنند. این فضاها به بهبود کیفیت زندگی و سلامت روانی ساکنان کمک میکنند. همچنین فضاهایی مانند میدانها، بازارها و سالنهای چندمنظوره که امکان برگزاری رویدادها، فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی را فراهم میکنند. این مراکز باید دسترسی آسان و راحت برای همگان را داشته باشند.
- خدمات محلی و امکانات مراکز آموزشی ازجمله ساخت و توسعه مدارس، مهدکودکها و مراکز آموزشی در نزدیکی محل زندگی افراد، تا کودکان بتوانند به راحتی و بدون نیاز به مسافتهای طولانی به تحصیل بپردازند. دسترسی به خدمات بهداشتی اولیه مانند کلینیکها، داروخانهها و مراکز درمانی که در فاصله کوتاهی از خانهها قرار دارند. این مراکز باید بهگونهای طراحی شوند که نیازهای سلامت جسمی و روانی شهروندان را برآورده کنند. ایجاد فروشگاههای مواد غذایی، بازارهای محلی و فروشگاههای کوچک در نزدیکی محلهها تا ساکنان بتوانند به راحتی به نیازهای روزمره خود دسترسی داشته باشند.
- زیرساختهای دیجیتال از جمله اینترنت پرسرعت و دسترسی به خدمات آنلاین باید در سراسر شهر فراهم شود. این امکانات امکان کار از راه دور، آموزش آنلاین و دسترسی به خدمات دیجیتال را فراهم میکند. توسعه اپلیکیشنها و پلتفرمهای دیجیتال که به ساکنان امکان دسترسی به اطلاعات محلی، خدمات شهری، تجارت الکترونیکی و ارتباط با دیگر ساکنان را میدهد. این ابزارها میتوانند به تقویت جامعه محلی و بهبود کیفیت زندگی کمک کنند.
- تنوع ساختمانی با ساخت ساختمانهایی که شامل ترکیبی از کاربریهای مسکونی، تجاری و خدماتی باشند. این نوع ساختمانها به افزایش تراکم شهری و ایجاد دسترسی آسان به خدمات و امکانات کمک میکنند. ایجاد تنوع در نوع مسکن، از جمله آپارتمانها، خانههای مستقل و واحدهای مسکونی مشترک، تا نیازهای مختلف خانوادهها و افراد را پوشش دهد.
- پشتیبانی و حمایت از کسبوکارهای کوچک و محلی با ارائه تسهیلات و حمایتهای مالی و قانونی برای کسبوکارهای کوچک و محلی که بتوانند خدمات و کالاهای مورد نیاز ساکنان را تامین کنند. این کسبوکارها باید در نزدیکی محل زندگی افراد قرار داشته باشد با ایجاد فضاهای کاری مشترک و انعطافپذیر که به افراد امکان کار از نزدیک خانه خود را میدهد. این فضاها میتوانند برای افراد حرفهای و کسبوکارهای کوچک مفید باشند.
- مشارکت جامعه و مدیریت محلی با ایجاد نهادهای مدنی، تشکیل کمیتهها و گروههای محلی که بتوانند نیازها و خواستههای جامعه را به شهرداری و مسئولین منتقل کنند. این گروهها همراه با اجرای برنامههای آموزشی و آگاهیرسانی برای ساکنان درباره مزایای زندگی در شهر 15 دقیقهای و تشویق به مشارکت در پروژههای محلی نقش بسیارمهمی در توسعه و مدیریت محلی ایفا میکنند.
نتیجهگیری
در مجموع احیای محلات قدیمی تنها با تغییر پارادایم و رویکرد نوآوارانه امکان پذبر می باشد. بدین جهت اجرای موفقیتآمیز یک شهر 15 دقیقهای نیازمند یک رویکرد جامع و هماهنگ است که شامل توسعه زیرساختهای حمل و نقل، خدمات عمومی، فضاهای سبز، و پشتیبانی از اقتصاد محلی میشود. همکاری بین شهرداری، دولت محلی، کسبوکارها و جامعه محلی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است تا این مفهوم به طور عملی و پایدار به واقعیت تبدیل شود. مفهوم “شهر 15 دقیقهای” ممکن است در نگاه اول انتزاعی یا ایدهآلگرا به نظر برسد، اما در واقع، این ایده ریشه در نیازهای واقعی و ملموس شهری در دوران معاصر و عصر دیجیتال دارد که به عنوان یک مدل عملیاتی برای بهبود کیفیت زندگی شهری و متناسب با نیازهای واقعی ساکنان طراحی شده است. پاندمی پسا کرونا به دلیل تغییرات در سبک زندگی، افزایش توجه به بهداشت و امنیت، و تقویت اهمیت فضاهای عمومی و خدمات محلی، نیز به پذیرش و اجرای مفهوم “شهر 15 دقیقهای” کمک کرده است. این تغییرات به طراحی شهری و نیاز به ایجاد محلههایی که بتوانند تمامی نیازهای روزمره را در فاصلهای کوتاه از خانه تأمین کنند، اهمیت بیشتری داده است. با استفاده از این فرصتها و توجه به نیازهای جدید، شهرها میتوانند به سمت تحقق این مفهوم حرکت کنند و کیفیت زندگی شهری را برای ساکنان حود بهبود بخشند.