در میان فضاهای عمومی، میدان، فضای باز کارآمدی است که در شهرسازی ایران جایگاه ویژهای داشته است. میدان های شهری برای شهروندان تبلور روح و زندگی جمعی و اجتماعی آنهاست. میدان های شهری باید پاسخگوی نیاز زندگی اجتماعی و جمعی آنها در مقیاسی بالاتر از حد محلات باشند. میدان شهری باید بتواند تجمع و کنش بین شهروندان را بارور سازد. در طول تاریخ بیشتر میدان ها در کنار کارکرد و نقش ارتباطی، زمینه و فضایی برای انجام برخی از فعالیت های مهم اجتماعی و شهری بودند و الگوهای رفتار عمومی را ارتقاء می بخشیدند. همه انواع میدان ها از ویژگی کارکردی و کالبدی یکسان برخوردار نبودند، بلکه برخی از آنها مانند میدان های عمومی، میدان های تجاری و برخی از میدان ها یا میدان های محله ای به عنوان یک فضای مهم شهری، بسیاری از فعالیت ها و فضاهای مهم را در خود جای می دادند. بنابراین همواره نوعی همجواری و پیوند بین فضاهای مهم شهری و این گونه میدان ها وجود داشته است.
برومند ( ۱۳۷۴) در مقاله تحلیلی «میدان، فضای شهری گمشده در شهرسازی امروز ایران» با مروری کوتاه بر سیر تطور تاریخی این فضا از شهرهای کهن تاکنون می نویسد که میدان به تدریج نقشی مؤثر در مجموعه اندامهای شهری مییابد. در دوره سلجوقیان نقش خود را تثبیت میکند، در دوره صفویه به اوج معماری شهری میرسد و در دوره قاجار به نهایت نقش خود دستیافته و بهنوعی کمال دست مییابد. اما رفتهرفته نقش میبازد تا جایی که از سالهای میانی دوره پهلوی هویت خود را از دست میدهد و دو دهه اخیر نیز در بلاتکلیفی مطلق به سر میبرد. درکی که اکنون از میدان وجود دارد همانی است که در ذهن همگان و بهطور یکسان شکلگرفته و چیزی نیست جز تقاطع چند خیابان که فضایی در میانه آن برای تفکیک حرکت سواره پدید آمده و با ترکیبی از پوشش گیاهی، آبنما و فواره شکل میگیرد و هیچ ارتباط معقولی با انسان، حرکت انسانی و حضور معنادار انسان برقرار نمیسازد. شکل بالنسبه عام این فضا که با دایرهای در میانه تقاطعها شناسایی میشود از ابتدا با واژه فلکه رخنمود و رفتهرفته و بهغلط نام میدان گرفت. درحالیکه “میدان” فضای باز شهری است که با حضور و مکث معنیدار انسان و بهمنظور و مقصود معینی در ارتباط با حرکت جمعیت موجودیت یافته و علاوه برآن جلوههای روشنی از یک فضای ایجاد ارتباط و تماس و فعالیت آدمی را نمایان میسازد.
به اعتقاد استاد فلامکی در مقاله «میدان شهری ایرانیان»[۱] آنچه بهعنوان تعریف برای میدان در ادب و فرهنگ روزمره ایرانیان جاری است با آنچه «معماران» هوشیارتر میخواهند، متفاوت است. به عبارت دیگر در چند دهه اخیر، تعریف میدان، بهعنوان فضایی همگانی و آزاد برای شهروندان با گذشته متمایز گشته است. این تمایز پس از آنکه سران صفویه میدان نقش جهان را در پایتخت پرتوقع خود ساختند، معیارها و سلیقهها و بینشی نو را برای شهروندان آورد که آن پس نیز، با آنچه در حقیقت میدانهای شهری ایران قدیم بود، تفاوت داشت. به کوته سخن اینکه، میدان، در فرهنگ و ادب شهرشناختی ایرانیان معاصر، چنانکه باید تعریف نشده و شاخصهای نهان و آشکار خود را به «میدان سنجش» نیاورده و بسیار متفاوت است. به اعتقاد وی تعریف و توصیف میدان نزد ما ایرانیان هرچه باشد، تا روزی که به میدان سنجش علمی و متکی بر تاریخ نیامده است، ما را به مفهوم و معنایی درست نمیبرد؛ بهویژه آنگاه که به شهرسازی در شهرهای رو به گسترش خود مینگریم و به تعریف و شناختی بس ضعیف و بسیار دور از هر توصیف علمی و تحلیلی خاص میرسیم. بنابراین میدان در تجربههای قدیمی ایرانیان، آنگاه که به فضای ساخته شده به معنای «شهر» مینگرند، سخن از جایی در قلب شهر و محلههای آن دارد که مهمترین شاخص هویتی آن، آزاد بودن از رابطههای فردی و میانفردی یا گروهی برای شهر است. میدانهای کهن شهری ما ایرانیان، جای بزم و تقابل اندیشه و محیطی انسانی و همگی بوده است. همچنین میدان باید از نمایش قدرت، در هر زمینهای که بتواند بهمیان آید، دور بماند.
با دگرگونی مفهوم خیابان و حضور عمکردهای جدید شهری، میدان به تعبیر حبیبی (۱۳۸۴) در کتاب «شهر تا شار» و همچنین در گفتگو با کیافر (۱۳۹۸) در کتاب «آتشگهی در خواب آتش ها» در اولین پژواک نووارگی، مفهوم کهن خود را در دوره مدرنیته از دست داد و با عناصر عملکردی جدید پا به عرصه وجود نهاد. میدان های توپخانه، ارگ، بهارستان و امین السطان هر کدام تبلور کالبدی و نشانه ای از این دگرگونی هستند. به اعتفاد وی «سبک تهران» چون «مکتب اصفهان» به عنوان دو سبک قالب در دگرگونی شهرهای معاصر ایران از مداخله در بافت کهن شهری خودداری می ورزند. سبک تهران برای مثال از طریق انتقال مرکز شهر موجب جابه جایی های اجتماعی شد. بدین جهت می بینیم که مرکز شهر در دوران مدرنیته ایرانی از سبزه میدان و میدان ارگ به میدان توپخانه انتقال می یابد و بدنبال آن مفهومی جدید و شکلی تازه ای از میدان حکومتی و فرهنگی در پایتخت نمایان می گردد. از طرف دیگر گرچه سبک تهران مفهوم میدان را نیز از مکتب اصفهان اخذ می کند ولی موفق می شود که مهر و نشان خود را بر آن بزند. بدین جهت ما در آن دوران شاهد آن هستیم که مسجد، مدرسه، کاخ حکومتی و بازار به عنوان عناصر اصلی ترکیب میدان در مکتب اصفهان جای خود را به عمارت تلگرافخانه و پستخانه ( شاخص ارتباطات نو)، بانک (نماد روابط بازرگانی و نماد تجاری جدید) و نظمیه (حضورعنصر نظامی) می سپارد ( حبیبی، ۱۳۸۶، صص۱۳۵- ۱۳۷و حبیبی ، ۱۳۸۵، ص ۲۰).
تجربه زیستی ما از فضاهای عمومی نظیر بازار و میدان بسیار قدیمی و بیشتر از خیابان است که از قرن نوزدهم در شهرها نمایان گشت. رابطه قدرت و مردم که امروزه بیشتر در خیابان به صورت نیروهای اجتماعی تجلی می کند، سابق بر این در بازار و میدان شهر ظهور و بروز می کرد. در حقیقت این فضاها به غیر از محلی برای خرید، تفریح، دیدار، تعاملات اجتماعی؛ مکانی برای نمایش و تجلیل قدرت حکومت و مردم محسوب می شدند. امروزه البته رقابت بر سر قدرت بر این فضاها به تعبیر دیوید هاروی به موضوعی برای سلب مالکیت مردم از این فضاها یا تصاحب آن به چانه زنی بین مردم و مدیریت شهری (حتی حکومت) نیز تبدیل شده است.
از جمله اثرات تفکرات مدرنیته در دهه های گذشته در بسیاری از شهرها، توسعه خیابانهای عریض، غلبه سواره بر پیاده و از بین رفتن فضاهای جمعی که در آن تعامل صورت می پذیرد، است. همچنانکه بازار و میدان نیز تا قبل از پیدایش خیابان در دوره ظهور مدرنیستم در ایران در دوره پهلوی اول، مرکز فعالیت و عملکردهای عمومی، حکومتی، دادوستد و تعاملات اجتماعی در شهر بودند، ولی امروز برخی، دیگر آن نقش را ایفا نمی کنند. کافی است سری به خیابان ها یا میادین در شهرها بزنیم که توسط اتومبیل ها احاطه شده اند. پیادهگان مثل گذشته در خیابانها یا میدانها نه دیگر در آن مکث می کنند و نه تفریح و نه مثل گذشته از آن لذت می برند.
پاکزاد در جلد دوم کتاب «سیر اندیشه ها در شهرسازی- از کمیت تا کیفیت» به نقل از کتاب «شهر و میدان» پل زوکر [۲]می گوید که به اعتقاد زوکر بهترین راه ادراک فضای شهری نگاه دقیق به تجربه فضا در طول تاریخ است. از نظر وی شرایط اجتماعی و اقتصادی تاثیر به سزایی در شکل گیری فضای شهری از جمله میدان دارد. میدان و عناصر مربوط به آن از دید کالبدی به اعتقاد زوکر جزئی از ساخت فضایی شهر است و از دیدگاه اجتماعی، تعاملات اجتماعی آدم ها را در خود جای می دهد. به عقیده وی کارکرد کالبدی و روان شناختی میدان، به مقیاس و اندازه ی آن بستگی ندارد؛ سبزه میدانها در شهر های کوچک انگلستان جدید، مرکز محله های مسکونی شهرهای بزرگ تر، میدانگاه های یادمانی کلانشهرها، همگی یک هدف را دنبال می کنند. در واقع این فضاها، جایی را برای تجمع مردم آفریده اند و با برقراری امکان تعاملات اجتماعی، به آن رنگ و بوی انسانی می بخشند؛ ضمن اینکه پناهگاهی برای مردم در برابر رفت و آمدهای گذری است و تنش و نگرانی برخاسته از هجوم رفت و آمدها و ازدحام شبکه ی خیابانها را کاهش می دهند.
کلیف مارتین در کتاب«طراحی شهری- خیابان و میدان» ( ۲۰۰۳: ۸۷-۸۸) ، میدان را یکی از مهمترین عناصر طراحیِ شهر و شاید مهمترین راه طراحی محیطی مطلوب برای عموم و ساختمانهای تبلیغاتی در شهرها معرفی میکند. وی معتقد است که میدان بایستی پاسخگوی طیف وسیعی از عملکردها همچون محلی برای ساختمانهای مدنی، مکانهای اصلی ملاقات، مکانهایی برای برگزاری جشنها، فضاهایی برای سرگرمیهای اطراف ساختمانها از قبیل تئاتر، سینما، رستوران و کافه، فضاهایی برای انواع خرید (خرید خیابانی، رواقها و فروشگاهها) باشد.
اما آنچه امروزه در مورد میدانهای شهری در مقایسه با میدانهای کهن شهری باید مدنظر چه طراحان یا مدیران شهری در خلق میدان یا میدانگاهها قرار گیرد، چگونگی فرم، نوع استفاده و پیوند آن با «بافت شهری» پیرامون آن است. همچنانکه نیک کوربت (۲۰۱۵) در کتاب «دگرگونی شهرها – نوزایی میدان شهری» اشاره دارد، میادین مکان های عمومی هستند که هویت خاص خود را از ساختمانها، ساختارها و چشم اندازهایی به دست می آورند که آنها را تعیین، شکل و فرم داده اند. همچنین هویت میدان وابسته به مردمی که ساختمانها و فضاها را اشغال کرده اند و عملکردهایی که به آنها اختصاص یافته است، وابسته است. اما بنظر میرسد امروزه بسیاری از میادین شهری از عملکرد واقعی خود دور شده اند و برخی از میادینی که در چند دهه اخیر در ایران طراحی یا بازطراحی شده اند بدلیل خلاء نظری در فهم چگونکی کارکرد و نیاز استفاده کنندگان، ساختار فضایی[۳] یا پیکره بندی فضایی آن در کل شهر از چه از نظر طراحی یا مدیریت فضا ناموفق بوده اند. بعلاوه هنوز برخی براهمیت و پرداختن به فضای کالبدی میدان تاکید دارند و نقش فضای اجتماعی آن را نادیده می گیرند و این مسئله می تواند در کیفیت طراحی و میزان موفقیت میدان اثر گذارد.
منابع
برومند، اسفندیار (۱۳۷۴)، میدان فضای شهری گمشده در شهرسازی ایران، مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران. جلد دوم، تهران: انتشارات میراث فرهنگی. صص ۲۴-۱۳٫
پاکزاد ، جهانشاد (۱۳۹۸)، سیر اندیشه ها در شهرسازی- از کمیت تا کیفیت، جلد دوم، انتشارات آرمانشهر
حبیبی، محسن( ۱۳۷۹)، ا از شار تا شهر: تحلیلی تاریخی از مفهوم شهر و سیمای کالبدی آن: تفکر و تاثر، انتشارات دانشگاه تهران
کیافر، علی (۱۳۹۸)، آتشگهی در خواب آتش ها: روزنی بر شهر و معماری در این دیار این روزگار ، ناشر: کتابکده کسری
کلیف مارتین ( ۲۰۰۳)، طراحی شهری- خیابان و میدان، ترجمه: پورمند، حسینعلی (۱۳۹۷)، انتشارات دانشگاه تربیت مدرس تهران، تهران
مدنی پور، علی (۱۳۸۷)، فضاهای عمومی و خصوصی. چاپ اول. شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری شهرداری تهران. تهران.
میدانهای شهری ایران، فلامکی، منصور، یادداشت روزنامه همشهری مورخ ۲۶ دیماه ۱۳۹۸
Corbett, Nick (2004), Transforming Cities-Revival in The Square, 1st Ed, RIBA Publishing
Zucker, Paul (1959), Town and Square, from the Agora to the village Green, MIT Press, USA.
[۱] – روزنامه همشهری مورخ ۲۶ دیماه ۱۳۹۸
[۲] -Zucker, Paul, 1959
[۳]– ساختار فضایی به مجموعه ای از ارتباطات ناشی از فرم شهری و تجمع مردم، حمل ونقل، جریان کالا و اطلاعات اشاره دارد