تحققپذیری طرح تفصیلی به این مسئله بستگی دارد که در زمان برنامهریزی آن چه میزان برای اجرایی شدن طرح تلاش کرده باشیم. بهطور کلی طرحهای تفصیلی نشان دادهاند که میزان تحققپذیری آنها بسیار کم است؛ چراکه شرایط مختلف شهر ازجمله ویژگیهای کالبدی آن با زمان برنامهریزی تغییر زیادی کرده است.
اجرایی شدن طرح مصوب اولیه، شهر را به موفقیت بیشتری نزدیک میکند: «اگر به اجراییشدن همان طرح مصوب قائل بوده و همان را بدون انحراف عملی کنیم، شهر به مسئولیت و موفقیت نزدیکتر میشود. در گذشته در شهر انحرافات زیادی از مصوبات بهوجود آمده که همین امر سبب ایجاد مشکلات زیادی میشود؛ برای مثال میتوان به اقداماتی اشاره داشت که در قالب تخلفات، تغییر تراکم یا افزایش کاربری در مناطق مختلف اتفاق افتاده است. یکی از موارد بسیار مهم که در سالهای گذشته نقش کمتری داشته تأثیر عمده کمیسیون ماده ۵است که مرجع تصمیمگیری برای تغییرات عمده در شهر محسوب میشود.»
همانطور که هر موجود زندهای ساختار و دیانای ویژهای دارد، مناطق و محلات مختلف تهران نیز به همین صورت هستند. متأسفانه چیزی که در تهیه طرح تفصیلی مورد توجه قرار نگرفته، موجودیت و کالبد خاص هرکدام از مناطق است و صرفا ۲منطقه ۱۲و ۲۲ پس از پیگیریهای این دوره مدیریت شهری دارای طرح تفصیلی ویژه شدهاند. «با یک دستورالعمل یکسان برای همه مناطق طرح تفصیلی تهیه شده که خاصیت بهخصوص هر منطقه را درنظر نگرفته است. هرکدام از مناطق تهران دارای ویژگیهای مشخصی مانند بدن انسان هستند که اگر به آنها بیشتر میپرداختیم، تفاوتهایی هم باید در خروجی این طرحها دیده میشد.»
به هر حال مناطق حاشیهای با مناطق مرکزی و مناطق تاریخی با تجاری متفاوت هستند که هر یک از این مناطق دارای ویژگیهای بسیار بهخصوصی است. مسلما مشاورین طرح تفصیلی این مسائل را درنظر گرفتهاند، اما کمتوجهیهایی هم صورت گرفته که سبب شده به اندازه کافی به آنها پرداخته نشود. طرح تفصیلی در مناطق مختلف باید متفاوت باشد؛ چراکه با شرایط یکسان این طرح توانایی برطرفکردن نیازهای مردم مناطق مختلف را نخواهد داشت.»
توسعه محلی باید در دستور کار قرار گیرد
در طرح تفصیلی به مسئله پیادهمحوری و عابران توجهی نشده و اثری از تأثیر آنان دیده نمیشود؛ به همین دلیل شهر بیشتر خودرومحور بوده و بر این اساس توسعه پیدا کرده است: «باید بحث انسانمحوری به جای خودرومحوری در دستور کار قرار گرفته، توجه به محلات تغییر کرده و محوریت محله نه در شعار بلکه در عمل نیز به سمت دسترسیهای روزمره محلی برود، اما این مسائل متأسفانه در طرحهای تفصیلی مورد توجه قرار نگرفته و عملی نمیشود. آنچه هماکنون اجرا میشود قانونی است، اما در همین قانون نیز سندی برای توسعه محلات درنظر گرفته نشده است. هماکنون سندی ذیل طرح تفصیلی در مقیاس محله که برخی به آن طراحی شهری نیز می گویند وجود ندارد و قانون هم الزامی برای شهرداریهای مناطق لحاظ نکرده است. اگر بدون سند توسعه محلی این طرحها پیگیری شود، همین شرایط کنونی را دوباره بهوجود خواهد آورد.»
بازنگری طرح تفصیلی مدت زمان زیادی به طول انجامید تا درنهایت در سال ۹۸انجام شد. از ابتدای دهه ۹۰اراده جدی برای این بازنگریها وجود نداشته است؛ چراکه همزمان با تصویب طرح جامع قرار بر تصویب طرح تفصیلی هم بود، اما ابلاغ آن حدودا ۵سال بعد و در سال ۱۳۹۱انجام شد: «همچنان که طرح جامع نیاز به بازنگری دارد، هیچ نهادی در جهت پایش آن بهوجود نیامد؛ چراکه حدودا ۱۴سال از تصویب این طرح میگذرد. در این مدت نهاد متولی این طرح منحل شد و دیگر دستگاهها نیز مسئولیت اجرای این طرح را در دستور کار خود قرار ندادند. بهنظر میرسد نبود نهادی که بهطور دائمی به پایش طرح تفصیلی و جامع بپردازد، باعث این غفلت در اجرا شده؛ تا اینکه در دوره فعلی مدیریت شهری، دوباره نهاد موردنظر فعال شده است.»
تصویب طرحهای جامع قبلی نیز حداقل ۵سال زمان برد و مقدمات همین طرح جامع که در سال ۱۳۸۶مصوب شد نیز از دهه ۷۰آغاز شده بود. به هر حال تقریبا پنج شش سالی طول کشید تا طرح جامع سوم به تصویب برسد. با این اوصاف اگر نهادی مانند برنامهریزی شهر تهران این مسئله را عهدهدار شده و ارادهای برای انجام آن وجود داشته باشد، امید است که بتوان به نتیجه نهایی رسید.